ننوشتن !

ساخت وبلاگ

چند وقته همه چی رو قاطی کردم ... حالم خوب و بر قرار نیست ... نمی دونم می خوام چی بنویسم یا چی ننویسم ... نمی دونم می خوام چیکار کنم ... همینطور بلاتکلیف و قاطی هستم ... نه دیگه حس عاشقونه نوشتن دارم ، نه حس مطلب جدی و درست و حسابی نوشتن ! حتی حس نوشتن روزمرگیها رو هم ندارم ... حرفی باشه برای دو سه تا دوست توی تلگرام میگم و والسلام ...

ولی باید حالم خوب بشه ... باید بازم بنویسم ... 


گاهی البته توی فیس بوک می نویسم ...

ننوشتن !...
ما را در سایت ننوشتن ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 91 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 20:15

این دنیا خیلی برام سخت و نفس گیر شده ... خسته شدم دیگه ... کاش می شد بمیرم و برم ...

هیچی دیگه نمی خوام از این دنیا ...

بدون من هم دنیا می گذره ... هیچ اتفاقی نمی افته ...

فقط شاید یه ذره برای بچه هام سخت باشه ...

خیلی ناراحتم ... گور پدر این دنیا ... تازه نمی دونم اگه بمیرم اونطرف اوضاع بهتره یا بدتر ؟! می ترسم اونطرفم بهتر از اینجا نباشه ! 

چه حکایت از فراقت ؟؟؟

خدایا کاش بیای بغلم کنی ... 

ننوشتن !...
ما را در سایت ننوشتن ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 83 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 20:15

نمی دونم چی شد که رها کردم روزانه نویسی رو ... وبلاگ نوشتن رو ...
دلم تنگ میشه برای نوشتنهای رها ... 
کلا وبلاگ نویسی نابود شد انگار ... دیگه کسی سراغ وبلاگ نمیاد و هیچ جا هم انگار مثل وبلاگ نمیشه ...
مشغله هام زیاد شده ، دیگه نه وقت دارم روزانه نویسی کنم و نه داستان یا مطلب درست و حسابی می تونم بنویسم ! عملا هیچ !
اگرم بخوام چیزی بنویسم توی فیس بوک می نویسم ...
ولی اونجا نمی تونم راحت بنویسم که حالم خوبه یا بده ... نمی تونم حرف دلم رو راحت بنویسم ... 
ننوشتن !...
ما را در سایت ننوشتن ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 90 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 20:15